۱۳۹۰ تیر ۱۷, جمعه

داستان خرد باختگی

بسیار شگفت انگیز است که هنگامی که خداوند می خواهد خود را به مردم نشان دهد تنها یک نفر را هدف قرار می دهد(ادعای پیامبری).چرا خدا خودش را به میلیونها نفر  و یا هزاران نفری که در یک استادیوم فوتبال مشغول تماشای بازی هستند نشان نمیدهد ؟(همانطور که میدانیم هیچ کس نمیتواند به شما چیزی را که فقط خودش دیده است و یا حتی 100 نفر از همراهانش دیده اند اثبات کند زیرا دلیل اثبات دیدن چیزی "مانند جبرئیل و یا وحی" برای دیگران تکرار پذیری آن است)
 به گونه ای که پاتریشیا کرون نوشته است خدا  عادتی دارد و آن این است که هنگامی که میخواهد خود را به مردم نشان دهد تنها با یک شخص ویژه مکاتبه می کند و سایر افراد بشر باید آموزه ها را از او بیاموزند و دانش و آگاهی خود را در رابطه با خدا از او فرا گیرند و بهای آن این است که تحت فرمانبرداری از او قرار بگیرند.و جالب اینجاست که همین شخص سر انجام بوسیله یک ساز مان و یا جامعه بشری فرو خواهد ریخت و به عبارت دیگر خدا( خدای ساخته دست آن فرد مدعی) بوسیله  سایر مردم کنترل خواهد شد.
هنگامی که شخصی زندگی در این دنیا را نا دیده میگیرد و مرکز جاذبه را در دنیای دیگر قرار می دهد در واقع خود را از مرکز جاذبه در جهان فعلی دور میکند. سراب فنا ناپذیری انسان خرد انسان و آنچه را که به گونه طبیعی در غریزه های انسان وجود دارد را نابود می سازد تئوری زندگی دوباره تمام استعداد های انسان را که برای پیشبرد و شکوفا کردن این زندگی در نهادش می باشد همه را در جریان باد بی اعتمادی به زندگی دستخوش فنا میسازد.
احساس زندگی پس از مرگ حس اجتماعی بودن و احترام به نسلهای گذشته و آینده( به این معنی که مهم نیست در گذشته چه شده و آینده چه کسانی خواهند امد و چه چیز هایی نیاز دارند وظیفه ما این میشود که تمام هست و نیست دنیای فعلی را فنا کنیم تا شاید در دنیای ندیده و ثابت نشده جای خوبی داشته باشیم و این یعنی نابودی زمین برای نسل های آینده یعنی بی توجهی و بی مسئولیتی در قبال هر کسی که بعدا در این دنیا خواهد آمد , در این تئوری فنا کردن تمامیت کره زمین در قبال رفتن به بهشت در دنیای فرضی  قابل قبول است) را تا حدود زیادی نابود می کند میل به همکاری و همدردی با دیگران و همزیستی مسالمت آمیز و حس نیاز به پیشرفت و آبادانی کره خاکی را نیز از اندیشه اجتماعی انسان بر می اندازد.
.....آنقدر خوب و عزیزی که به هنگام ودا حیفم آید که تو را دست خدا بسپارم
بدرود و پاینده ایران

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر