۱۳۹۰ تیر ۱۷, جمعه

نظر حضرت علی را جع به زنان

دوستان عزیز به خصوص خانومها بروند و منابع رو مطالعه کنند اونوقت بر عشقشون به حضرت اضافه کنند
و من مطمئنم که عزیزان ازاین همه توهین به ساحت زنان به هیچ وجه دلگیر نمیشوند ( خلایق هرچه لایق)

خطبه ٨٠ نهج البلاغه
معاشرالنّاس ان النساء نواقص الایمان نواقص الحظوظ نواقص العقول        
ای مردم ،زنها از ایمان و ارث و خرد کم بهره هستنداما نقصان ایمان آنها به جهت نماز نخواندن و روزه نگرفتن است در روزهای حیض و جهت نقصان خردشان آن است که در اسلام گواهی دو زن به جای گواهی یک مرد است و از جهت نقصان نصیب و بهره هم،ارث آنها نصف ارث مردان می باشدپس از زنهای بد پرهیز کنیدو از خوبانشان بر حذر باشید و در گفتار و کردار پسندیده از انها پیروی نکنید تا در گفتار و کردار ناشایسته طمع نکنند                                                                             
خطبه ١۵۵ نهج البلاغه (این خطبه بعد از جنگ جمل خطاب به عایشه خوانده شده است                                                                                                   
  و اما فلا نه فادرکها رای النساء و ضغن غلافی صدرها
اما بر فلان زن(عایشه) اندیشه زنان غلبه یافت و کینه در سینه او جوشیدن گرفت،همچون دیگ آهنگران که در آن فلز گدازند و اگر او را فرا می خواندند تا آنچه با من کرد با دیگری کند،نهی می نمود و بعد از این هم حرمت و بزرگی پیش از این برای او باقی است و حساب و بازرسی با خداوند است
 نامه ١۴ نهج البلاغه
 ولا تهیجوا النساء با ذی و 
و زنان را با آزار رساندن به آنها بر میانگیزید،هر چند دشنام به شرافت و بزرگواری شما داده،به سرداران و بزرگانتان نا سزا گویند،زیرا نیروها،جانها و خردهای ایشان ضعیف و سست است حتّی در زمانی که زنان مشرک بودند ما را گفته بودند که از آنها دست باز داریمدر زمان جاهلیت اگر مردی زنی را با سنگ یا چماق میزد،بر اثر آن،او را و بعد از او فرزندانش را سرزنش می نمودند
 نامه ۳١ نهج البلاغه  
 وایاک و مشاورة النّساء فانّ رایهنّ الی افن و عزمهن الی و هن و  
از رای زدن بازنان بپرهیز،زیرا ایشان را رایی سست و عزمی نا توان است با پرده نشینی،نگاه آلوده شان را راه ببند که سخت گیری در پرده نشینی آنان،ماندگاریشان را افزون کندخارج شدن زنان از خانه بدتر نیست از اینکه کسی را که به او اطمینان نداری به خانه در آوری(یعنی هر دو اینها به یک اندازه میتواند خطرناک باشد)اگر توانی کاری کنی که جز تو را نشناسند،چنان کن کاری که بدور از توان اوست بدو مسپار زیرا زن چون گل ظریف است نه پهلوان خشنگرامی داشتن او را از حدمگذران و او را به طمع میانداز چندان که دیگری را شفاعت کندزنهار از رشک بردن و غیرت نمودن نابجا،زیرا سبب میشود که زن درستکار به نادرستی افتدو زن به عفت آراسته را به تردید کشاند                                                                                              
حکمت ۵٨ زن چون کژدم است که شیرین است گزیدن او                                   
حکمت ١١٩  غیرت زن کفر است و غیرت مرد ایمان است(    یعنی هر چند تا که میخواهد زن بگیرد 
حکمت ١۳١  جهاد زن خوشرفتاری با شوهر و اطاعت از اوست                            
حکمت ٢٢٧  بهترین خو های زنان بدترین خو های مردان است که تکبر و ترس و بخل باشدپس هر گاه زن متکبره باشد،سر فرود نمی آورد و هر گاه بخیل و زفت باشد مال خود و شوهرش را نگاه می دارد و هر گاه ترسو باشد از آنچه به او رو آورد می ترسد و دوری می گزیند                                                                                         
حکمت٢۳٠همه چیز زن بد است و بدتر چیزی که در اوست این است که مرد را چاره ای نیست از بودن با او                                                                                 
ذکر حکمتها از منبع ترجمه نهج البلاغه فیض الاسلام می باشد

در تمام خطبه ها و نامه ها کلمه عام النّساء به کار برده شده و این نشان می دهد که عموم زنان مورد نظر علی ابن ابیطالب بوده اندبنابراین این توجیه که در واقع روی صحبت با گروه خاصی از زنان بوده است،به هیچ وجه قابل قبول نیست که اگر چنین بود،علی می بایست با بکار بردن عباراتی مناسب این ابهام را از بین می برد همچنانکه آنجا که در مورد مردان صحبت می کند و از آنان گله می کند هیچگاه همه مردان را مورد خطاب قرار نداده،به عنوان نمونه علی در قسمتی از خطبه ٢٧ چنین می گوید ای کسانی که به مردان می مانید ولی مرد نیستید! ای کودک صفتان بی خرد و ای عروسان حجله نشین! چقدر دوست داشتم که هرگز شما را نمیدیدم و نمیشناختم همان شناسایی که سر انجام مرا اینچنین ملول و ناراحت ساخت خدا شما را بکشد که این قدر خون به دل من کردیدو سینه مرا مملو از خشم ساختیدو کاسه های غم و اندوه جرعه جرعه به من نوشاندید و با سر پیچی کردن و یاری نکردن،نقشه های مرا تباه کردید  
این خطبه به هنگامی ایراد شد که خبر رسید سپاه معاویه بر انبار تاخته و هیچکس در مقابل قوای او پایداری نکرده است و به خوبی نشان میدهد که روی صحبت علی با تمام مردان و در همه زمانها نیست بلکه مردانی مورد خطاب واقع شده اند که در حال حاضر خون به دل او کرده اند و با نافرمانی از او نقشه ها یش را تباه ساخته اند این تو جیه در مورد خطبه ٨٠ نهج البلاغه بیشتر به کار می رود،چنانچه گفته می شود مقصود اصلی عایشه است که با توجه به محتوای خطبه ٨٠ این نظر شدیدا رد میشودهمه زنان مطابق قوانین اسلامی ارثی نصف مردان دارند نه فقط عایشه،معادل بودن شهادت یک مرد با دو زن در مورد همه زنان صادق است و گذشته از این تمام زنان چه مسلمان و چه غیر مسلمان چند روزی از ماه را عادت ماهانه هستنداز طرفی علی آنجا که در مورد عایشه صحبت می کند از لفظ عام النساء استفاده نمی کند و دقیقا او را مورد خطاب قرار می دهد خطبه ١۳ و ١۵۵ نهج البلاغه این امر را به خوبی نمایان می سازد  
خطبه ١۳  کنتم جندالمرئه و اتباع البهیمه    ای مردم شما سپاه زنی و پیرو حیوان زبان بسته ای بودید به صدای شتر برانگیخته می شدید و هنگامیکه پی کرده شد همگی گریختید و                                                                              
نیاز به بحث بیشتر نیست و از آنچه از علی ذکر شد بخوبی نمایان است که روی صحبت او تمام زنان بوده انداما یکی از نکاتی که در خطبه ٨٠ شایان ذکر است استدلال علی درباره نقصان خرد و اندیشه زنان استدر اینجا علی معلول را جای علت می گذارد و در واقع دلیل کمی بهره زنان از عقل را در این می داند که شهادت دو تن از آنها،معادل شهادت یک مرد استدر حالیکه در واقع شرع اسلام چون زن را ضعیف و ناقص عقل تر از مردان میداند،شهادت دو تن از زنان را معادل یک مرد قرار میدهد از سویی دیگر علی علت کمی ایمان زنان را در این میداند که آنها مدتی از ماه را نمی توانند نماز بخوانند و روزه بگیرند،یعنی تنها کمیت را عامل بالا رفتن کیفیت دانسته گویی که هر کس بیشتر نماز بخواند و ساعات بیشتری به عبادت اختصاص دهد،همین کافی ست تا ایمان او قوی و محکم گرددهر چند که در هر صورت زنان در این باره هیچ دخالتی نداشته اند و تنها در برابر قانون طبیعت سر تعظیم فرود آوردند  
 پس از زنان بد باید پرهیز کرد و از  خوبان آنها بر حذر بود و حتی در معروف هم از آنها اطاعت نکرد چون آنها تمام سال را نمی توانند روزه نگاه دارند و نماز بخوانند پس ایمان آنها ناقص استعقل آنها نیز دچار نقص است و دلیل سوم هم آن است که بهره آنان کم است چون ارثی نصف مردان دارنددر اینجا علی باز هم معلول را جای علت می گذارد چرا که شرع اسلام چون زن را در مرتبه  پایین تری از مرد میداند ارث او را نصف ارث مرد قرار داده است هر چند که به هر حال این جمله قابل هضم نیست که چون ارث زنان نصف ارث مردان است پس باید از خوبان آنها بر حذر بود و در معروف هم از آنان اطاعت نکرد
زن چون کژدم است که شیرین است گزیدن او  
از دیدگاه ابن میثم بحرانی                                                                            
گزیدن برای عقرب است و چون شأن زن،نیز اذیت می باشد،لفظ عقرب برای او استعاره شده است،منتها در زن گزیدنش همراه با لذت است،مانند زخمی که خاراندن آن اگر چه ناراحتی به دنبال دارد،اما در لحظه خارش،این خاراندن همراه با لذت است (شرح ابن میثم بحرانی، ج۵)                                                                        
حکمت ٢٢٦ و نظر ابن ابی الحدید                                                                 
  از استوار ترین دلایل علاقه مرد به همسرش و همبستگی میان آن دو،این است که صدای زن،ذاتا پایین تر از صدای مرد،قوه تشخیص و تمییز او کمتر از قوه تشخیص مرد و قلبش نازک تر و رقیق تر از قلب مرد می باشد،پس هر گاه یکی از صفات زن نسبت به مرد فزونی یابد،به همان میزان از مرد دور می شود(شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ،ج١٧)      


میدونم که این حرفها به مزاج مرد های زور گو خوش میاد اما فراموش نکنیم که در نیمه دیگر دنیا که زنها آزادی دارند مغز متفکر آن جوامع زناند.به امید روزی که یک جو انصاف به زورگویی مرد های ما اضافه شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر